*پاپیون صورتی من*




برچسب‌ها:
تاريخ جمعه 2 مرداد 1394برچسب:,سـاعت 16:3 نويسنده *شبناز*


برچسب‌ها:
تاريخ پنج شنبه 24 ارديبهشت 1394برچسب:,سـاعت 20:10 نويسنده *شبناز*

نلندبیتنلظای  عهاتنا عتل غالکثعغا 

 

 عثیلعهلاشصف قع لثفصقسثع  عا غا بله7صب حهخ ب هثیشع9تهخث

 

.

 

.

 

.

 

.

 

 عذر میخام.عاخه نزدیک عیده دارم کیبوردم رو تمیز میکنم

 

عسیلبایذلذرت تا کمذ ب یاهن عبل چجخحن


برچسب‌ها:
تاريخ جمعه 15 اسفند 1393برچسب:,سـاعت 12:27 نويسنده *شبناز*

آدما کلا سه دسته ان:

 

1-یا منو دوس دارن

 

2- یادوس دارن منو داشته باشن

 

3- یا اصن ادم نیستن

 

یه همچین آدم احترام گزار به سلایق مختلف هستم|:


برچسب‌ها:
تاريخ جمعه 15 اسفند 1393برچسب:,سـاعت 12:8 نويسنده *شبناز*

سلام ....

 

امروز بعد از مدت ها اومدم وبم.دیدم که پوشه نظراتم ترکیده...واقعا ممنونم ازتون.فکر نمیکردم این قدر ازم استقبال کنین....


برچسب‌ها:
تاريخ جمعه 15 اسفند 1393برچسب:,سـاعت 12:5 نويسنده *شبناز*

بعد از مادر

خواهر یکی از عزیزترین موجوداتیه که میتونه کنارت باشه...

 

 


برچسب‌ها:
تاريخ شنبه 15 آذر 1393برچسب:,سـاعت 15:32 نويسنده *شبناز*

زن ها...

زخم هایشان را .....

لاک میزنند...


برچسب‌ها:
تاريخ شنبه 15 آذر 1393برچسب:,سـاعت 15:28 نويسنده *شبناز*

زن ها وقتی غیرتی میشوند ....

داد و بیداد نمیکنند....

قهر میکنند....


برچسب‌ها:
تاريخ شنبه 15 آذر 1393برچسب:,سـاعت 15:23 نويسنده *شبناز*

زن ها سلیقه های خوبی دارند

زن ها نقاشی های خوبی دارند

"درد را در زیباترین شکلش میکشند"

ولی ادعا نمیکنند....

 


برچسب‌ها:
تاريخ شنبه 15 آذر 1393برچسب:,سـاعت 15:15 نويسنده *شبناز*


برچسب‌ها:
تاريخ چهار شنبه 9 مهر 1393برچسب:,سـاعت 15:31 نويسنده *شبناز*

من یکـــ دخترمـــ اگر لج کنمــ،دنیا همــ

 

حریفمـــنمیشود

 


برچسب‌ها:
تاريخ یک شنبه 6 مهر 1393برچسب:,سـاعت 17:7 نويسنده *شبناز*

خوشحالی یعنی...

من بهترین بابای دنیااااااااا رو دارم...

خوشحالی یعنی...

مامان جونم کنارمه...

خوشحالی یعنی...

خواهر بزرگم همیشه پشتمه...

خوشحالی یعنی...

خواهر کوچیکم هم بازیمه...

 

 

 


برچسب‌ها:
تاريخ یک شنبه 6 مهر 1393برچسب:,سـاعت 16:8 نويسنده *شبناز*


برچسب‌ها:
تاريخ یک شنبه 6 مهر 1393برچسب:,سـاعت 16:1 نويسنده *شبناز*


برچسب‌ها:
تاريخ یک شنبه 6 مهر 1393برچسب:,سـاعت 16:0 نويسنده *شبناز*

دختر چگونه موجودیست

.

.

.

.

دختر موجود نیست که فرشته است.فرشته

دختر که باشی،آرامی، صبوری و مهربانی

دختر که باشی میشی همدم،هم نفس برای مامان،برای بابا

دختر که باشی از همان روز های اول،بلدی خودت را در دل دیگران با مهربانی هایت جا کنی

دختر که باشی سنگ صبوری

دختر که باشی مامان بودن را از همان کودکی یاد میگیری

دختر که باشی با داشتن چند لاک رنگی ذوق میکنی

دختر که باشی کمدت پره از لباسای رنگارنگ و اتو کشیده

دختر که باشی وقتی بخای بری عروسی از یه ماه قبل غصه ی لباس و کفش و آرایشت رو میخوری تا تکراری نباشه

دختر که باشی خیلی چیزا داری که خیلیا ها نمیبینن.مواظب خودت باش عزیز دلم،تو قشنگ ترین لبخند خدایی


برچسب‌ها:
تاريخ شنبه 5 مهر 1393برچسب:,سـاعت 17:49 نويسنده *شبناز*


برچسب‌ها:
تاريخ شنبه 5 مهر 1393برچسب:,سـاعت 17:44 نويسنده *شبناز*

 

 

 


برچسب‌ها:
تاريخ شنبه 5 مهر 1393برچسب:,سـاعت 17:38 نويسنده *شبناز*

اول از هرچیزی ،فرارسیدن سال تحصیلی جدید رو به همه ی شما دانش آموزان جدید تسلیت میگم.من تو دبیرستان دوره ی اول تیزهوشان درس میخونم.و تو کلاس 203.خب از لحاظ درسی از بقیه ی کلاس ها بالا تره. و بیشتر بچه هاش باحال هستم.صمیمی ترین دوستم توی این مدرسه،عادله است.خیلی دوسش دارم.با اینکه زیاد قدم بلند نیس و عینکی هم هست اما افتادم میز آخر آخر.حالا از یه لحاظم خوبه چون کنار عادله میشینم.معلم های امسالم رو خیلی دوس دارم و عاشق همشونم.تصمیم گرفتم امسال دختر خوبی باشم و در کنار کمک به مامان عزیزم درسم رو به خوبی بخونم.


برچسب‌ها:
تاريخ شنبه 5 مهر 1393برچسب:,سـاعت 17:24 نويسنده *شبناز*

به بعضیام باس گف:

لااقل اگه آشغالی....اشغال قابل بازیافت باشـــ

به بعضیام باس گف:

من چشم میزارم.....تو قفط گمشو...

به بعضیام باس گف:

تایه جایی باهات راه میام....از حدش که بگزره از روت رد میشمــ


برچسب‌ها:
تاريخ شنبه 5 مهر 1393برچسب:,سـاعت 16:58 نويسنده *شبناز*

چن روز پیش.از خاب بیدار شدم.دیدم با خاهر کوچیکم تو خونه تنهام.ازسر جام بلند شدم رفتم به دوستم زنگ زدم.تلفنم که تموم شد....................از صدای کوبیده شدن سرم به دیوار چشمامو باز کردم و دیدم صورتم پر خونه.بینی ام به شدت باد کرده بود و درد میکرد و ازش خون میومد.گردنم چون یهویی به سمت جلو پرت شده بود خیلی درد میکرد.لبام خونی شده بود.خلاصه مامانم با همکارش و بابام اومدن منو بردن دکتر.الحمدالله چیزیم نشده بود به اون صورت.ولی هنوزم گردنم درد میکنه.اون تیکه ای هم که نقطه چین گزاشتم رو به هیچ وجه یادم نمیاد که چیشده!!!آرام


برچسب‌ها:
تاريخ جمعه 28 شهريور 1393برچسب:,سـاعت 15:58 نويسنده *شبناز*

من یک دخترمـــ

وقتی خسته امـــ

وقتی کلافه امـــ

وقتی دلتنگمـــ

بشقاب هارا نمیشکنمـــ

شیشه هارا نمیشکنمـــ

غرورت را نمیشکنمـــ

دلت را نمیشکنمـــ

در این خستگی ها

زورم به تنها چیزی که میرسد

این بغض لعنتی ستـــ

امروز یه کتابی خریدم به اسم مغز پسرا

بازش کردم دیدم توش هیچی ننوشتهـــ

نویسنده آخرش نوشته بود

گشتم نبود نگرد نیستـــ

ساپورت پسرونه هم که اومد

به امید این که کلیپس پسرونه مد نشه صلواتـــ

 


برچسب‌ها:
تاريخ جمعه 28 شهريور 1393برچسب:,سـاعت 15:29 نويسنده *شبناز*

نگاه به صدا و بدن ظریفم نکن

من اگر بخواهم تمام هویت مردانه ات را

به آتش خواهم کشید

من غرورم را به راحتی به دست نیاورده ام

که هر وقت دلت خواستخردش کنی

غرور من اگر بشکند با تکه هایش

شاهرگ ززندگی ات را

خواهد زد...

 

 

دختر ها ضعیف نیستند،ظریف هستن(جمله ای از خودم)

 


برچسب‌ها:
تاريخ پنج شنبه 30 مرداد 1393برچسب:,سـاعت 7:44 نويسنده *شبناز*

هر وقت پسرا فرق رنگ های

زرشکی

.

.

.

جگری.

.

.

.

دونه اناری

.

.

.

لاک ناخنی

.

.

.

قرمز

.

.

.

رو باهم فهمیدن

اونوقت بیان به پارک دوبل دخترا گیر بدن

نه که به همش میگن قرمز


برچسب‌ها:
تاريخ چهار شنبه 29 مرداد 1393برچسب:,سـاعت 20:52 نويسنده *شبناز*

سلام. به وبلاگ من خوش اومدین.

 

امیدوارم مطالبی رو که میخاین اینجا پیدا کنین.

 

کپی آزاده (اگر منبع رو ذکر کردین ممنون میشم اگر هم نکردین اشکالی نداره)

 

با تبادل لینک موافقم.منو با عنوان * پاپیون صورتی* بلینکین و بهم بگین با چه عنوانی لینکتون کنم.

 

نظر به هیچ وجه فراموش نشه.

 

باتشکر:مدیریت وبلاگ


برچسب‌ها:
تاريخ چهار شنبه 29 مرداد 1398برچسب:,سـاعت 19:35 نويسنده *شبناز*
miss-o